Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایالات متحده در پایان جنگ جهانی دوم به تلاش برای ایجاد جهانی با نظم و قواعد آمریکایی ادامه داد. نظم جدید جهانی که تلاش می‌کرد آمریکا را در صدر مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان قرار دهد.

سرویس دیدگاه مشرق - در بخش نخست این گزارش درباره چگونگی تشکیل ایالات متحده امروزی، به حضور اتباع قدرت‌های اروپایی در این قاره اشاره کردیم که چگونه تقریبا در همه این سرزمین پراکنده شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بخش دوم به روند استقلال آمریکا از مستعمره‌های (سیزده‌گانه) بریتانیا اشاره شد؛ مهاجرانی که عمده آنها از انگلیس آمده بودند اما به طور رسمی آمریکایی شدند.

در بخش سوم به روند نزاع‌ها، جدایی‌طلبی‌ها و کشورگشایی ایالات متحده پرداختیم و در بخش چهارم روند کشورگشایی آمریکا و چگونگی تبدیل‌شدن آن به یک قدرت استعماری در جهان را واکاوی کردیم.

در بخش پنجم، به مهمترین رویدادهای تاریخ آمریکا، در جنگ جهانی اول و پس از آن پرداختیم.

در این بخش، روند ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم و رویکرد ایالات متحده برای بهره‌برداری از این جنگ با هدف سردمداری در جهان و شروع جنگ سرد را واکاوی کردیم.

سیاست مداخله دولت روزولت در اقتصاد

۲۹ اکتبر ۱۹۲۹(۷ آبان ۱۳۰۸) در تاریخ آمریکا یادآور رویدادی بی‌سابقه‌ است. روزی که با شروع یک بحران عظیم اقتصادی، زمینه‌ساز شروع جنگ جهانی دوم شد. بر اثر این بحران، فقط در چند روز سهام بسیاری از شرکت‌ها در بورس آمریکا تا ۸۰ درصد سقوط را تجربه کردند.

حادثه‌ای که از آمریکا به سراسر جهان _ به جز شوروی_ کشیده شد و رفع آن‌ سال‌ها به طول انجامید. بانک‌های زیادی ورشکست شدند و میلیون‌ها کارخانه و کارگر بیکار ماندند.

از آن‌جایی که تنها دولتی که آسیبی از این بحران ندید شوروی بود، تفکرات کمونیستی در سراسر جهان و به ویژه در آمریکا گسترش یافت، تا جایی که بیم آن می‌رفت احزاب کمونیستی در ایالات متحده به قدرت برسند.

واکنش دولت‌های دموکراتیک _از جمله آمریکا_ افزایش دخالت‌های دولت در اقتصاد بود. یعنی، از ترس این‌که تفکر بلشویستی طرفداران شوروی بخواهد در آمریکا به قدرت برسد، اقدامات یک دولت مداخله‌گر مانند شوروی، شبیه‌سازی شد.

از آن‌جایی که تنها دولتی که آسیبی از بحران اقتصادی ندید شوروی بود، تفکرات کمونیستی در سراسر جهان و به‌ویژه در آمریکا گسترش یافت، تا جایی که بیم آن می‌رفت احزاب کمونیستی در ایالات متحده به قدرت برسنداین سیاست‌ که «نیودیل» نام دارد از سوی «فرانکلین روزولت» رئیس‌جمهوری وقت ایالات متحده اجرایی شد.

در این سیاست ۱۶ میلیارد دلار برای کمک به بیکاران هزینه شد. ذخایر مالی دولت به شرکت‌های بازرگانی آسیب‌دیده اختصاص یافت. برنامه‌های وسیع عمرانی از جمله راه‌سازی اجرا شد تا برای بیکاران کار ایجاد شود.

روزولت همچنین مالیات بر ثروتمندان را افزایش داد و تصاحب معادن طلا برای افراد را ممنوع کرد و به دلار قدرت بخشید؛ به‌گونه‌ای که در پایان ۱۹۳۴ دلار نسبت به سال گذشته بیش از ۵۰ درصد رشد را تجربه کرده بود.

با شروع سیاست نیودیل، همه بانک‌ها برای مدتی تعطیل شدند که به دوره تعطیلات بانکی معروف است؛ پس از بازگشایی، نظارت دقیقی روی بانک‌ها اعمال شد. بنابراین، مجموعه کارهایی به اجرا درآمد که برای سال‌ها با عنوان مخالفت با دخالت دولت در اقتصاد دنبال نمی‌شد.

به هرحال با اجرای این سیاست‌ها از گسترش احزاب کمونیستی در آمریکا جلوگیری شد.

تاکید دوباره بر سیاست بی‌طرفی

اصلاحات روزولت به سیاست خارجی هم کشیده شد.

معاهده با کوبایی‌ها اصلاح و به فیلیپین وعده استقلال داده شد. از طرفی افکار عمومی در آمریکا با شدت زیادی از تکرار وقایع جنگ جهانی اول گریزان بودند.

واهمه از کشانده‌شدن دوباره آمریکا به جنگ‌های جهانی، کنگره را به وضع قانون‌های بی‌طرفی ترغیب کرد. از آن‌جایی که حتی پیش از ورود آمریکا در جنگ جهانی اول، این کشور انگلیس و فرانسه را از کمک‌های خود بهره‌مند می‌ساخت، در قانونی که در ۱۹۳۷ تصویب شد فروش هرگونه تسلیحات و اعطای وام به طرفین درگیری احتمالی ممنوع اعلام شد.

ممنوعیتی که کمی بعد برچیده شد. دو سال بعد، جنگ جهانی دوم شروع شد.

آماده‌سازی آمریکا برای ورود به جنگ

مشابه جنگ جهانی اول، که حمله آلمان علیه آمریکا پس از اقدامات واشنگتن به نفع انگلیس و فرانسه آغاز شده بود، دلیل حمله «پرل هاربر» از سوی ژاپن نیز اقدامات رقابتی آمریکا بود. آمریکایی‌ها چند سال پیش از جنگ جهانی، کنفرانس واشنگتن را در عمل برای اعمال محدودیت بر ژاپن ترتیب دادند. در سال ۱۹۴۱ نیز پیش از آن‌که حمله‌ای از ژاپن رخ دهد، فروش نفت به ژاپن از سوی آمریکا ممنوع شد. همچنین حساب‌های ژاپنی در آمریکا مسدود شده بود.

با وجود بی‌طرفی آمریکا، دولت روزولت برای متقاعدکردن کنگره به لزوم حمایت از بریتانیا و فرانسه تلاش زیادی کرد. در نهایت با یک لایحه اصلاحی، فروش تسلیحات به انگلیس و فرانسه قانونی شد و آمریکا به طور غیرمستقیم وارد جنگ شد.

در همین راستا انتخاب دوباره روزولت که بر خلاف سنت‌های موجود برای سومین‌بار وارد انتخابات شده بود مسیر حمایت نظامی از انگلیس را هموار کرد. او در نطقی گفته بود: آمریکا باید بزرگترین زرادخانه دموکراسی‌های جهان باشد.

روزولت پیشتر هم هشدار داده بود که سقوط بریتانیا به معنی تسلط کشورهای محور (آلمان_ایتالیا_ژاپن) بر جهان است.

در همین راستا، ۵۰ ناوشکن قدیمی آمریکا به انگلیس تحویل داده شد. ایالات متحده از ۱۹۴۰ تجهیز قوای نظامی را آغاز کرده بود و کارخانه‌های نظامی با سرعت، تولید تسلیحات را آغاز کرده بودند.

از این مهم‌تر، اجرای قانون مهم قرض و اجاره کمک به انگلیس شدت گرفت.

براساس این قانون، رئیس‌جمهوری آمریکا می‌توانست به هر کشوری که منافع آن برای آمریکا اهمیتی حیاتی داشت تسلیحات و مهمات جنگی قرض دهد. با شروع اجرای این قانون که در عمل به نفع انگلیس طراحی شده بود، سیل تسلیحات و کمک‌های نظامی از آمریکا به انگلیس سرازیر شد.

همه این اتفاقات در حالی رخ می‌داد که آمریکا به اسم، همچنان بی‌طرف بود. در تاریخ، ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، به بعد از وقوع حادثه پرل‌هاربر و حمله هواپیماهای ژاپنی به پایگاه آمریکا نسبت داده شده است؛ با این حال، برخلاف دیدگاه رایج، جنگ جهانی به آمریکا تحمیل نشد و ایالات متحده قصد داشت دیر یا زود به نفع انگلیس وارد جنگ شود. به بیان دقیق‌تر، ایالات متحده به طور غیرمستقیم از مدت‌ها پیش وارد جنگ شده بود و چنگ‌اندازی به حادثه پرل‌هاربر برای ورود مستقیم به جنگ بیشتر به یک بهانه شبیه بود.

برخلاف دیدگاه رایج، جنگ جهانی به آمریکا تحمیل نشد و ایالات متحده قصد داشت دیر یا زود به نفع انگلیس وارد جنگ شودحمله ژاپن به پرل هاربر و ورود آمریکا به جنگ

هم‌زمان با مذاکرات ژاپن و آمریکا، بعد از ممنوعیت فروش نفت به ژاپن، هواپیماهای ژاپنی حملات سنگینی به پایگاه‌های آمریکایی آغاز کردند. با حمله ۱۸۳ فروند هواپیمای ژاپنی، هشت رزم‌ناو آمریکا در پایگاه پرل‌هاربر در هاوایی به شدت آسیب دید.

حملات مشابهی به گوام و فیلیپین هم ترتیب داده شد. پس از این رویداد کنگره به ژاپن اعلان جنگ داد.

بعد از ورود آمریکا به جنگ، یک زیردریایی آلمانی بخش‌هایی از ایالت کالیفرنیا را گلوله‌باران کرد. این نخستین‌بار بعد از جنگ داخلی بود که به خاک آمریکا حمله نظامی شد.

در سال ۱۹۴۱ و پیش از ورود آمریکا به جنگ، در مذاکرات «وینستون چرچیل» نخست‌وزیر بریتانیا و روزولت در مورد جنگ، در عرشه ناوی در اقیانوس اطلس پیمانی را تنظیم کردند که به منشور آتلانتیک معروف است. این منشور که به عنوان نخستین و مهمترین زیربنای تشکیل سازمان ملل شناخته می‌شود، اولین تلاش آمریکا برای تنظیم قواعد بعد از جنگ جهانی بود.

تحریف تاریخ به روش آمریکا؛ دست رد به درخواست صلح ژاپن

البته چندی پس از شروع حملات غافلگیرانه ژاپن به آمریکا، اوضاع نظامی به نفع آمریکا تغییر کرد.

آمریکایی‌ها با فتح جزیره به جزیره، به پایتخت ژاپن نزدیک شدند و حملات هوایی به توکیو را آغاز کردند.

ترکیب جمعیتی آمریکا که از ملل مختلف تشکیل‌شده بود در فعالیت‌های اطلاعاتی آمریکا در کشف رمز عملیات‌های نظامی ژاپن بسیار مفید واقع شد.

در نتیجه بسیاری از عملیات‌های ژاپن پیش از شروع افشا شدند. در مقابل، رفتارهایی مانند قراردادن جمجمه کشته‌شده‌های ژاپنی روی تانک‌ها، ژاپنی‌ها را در جنگ مصمم‌تر می‌کرد. ژاپنی‌ها روی مردگان خود تعصب خاصی داشتند و این رفتارها را بی‌حرمتی تلقی می‌کردند.

در سال‌های پس از جنگ جهانی، آمریکایی‌ها با تحریف تاریخ، روایت‌های غیردقیقی را در افکار عمومی به عنوان روایت غالب گسترش دادند.

از جمله این‌که حمله اتمی به ژاپن به این دلیل رخ داد که ژاپنی‌ها حاضر به پایان جنگ نبودند. در مارس ۱۹۴۵(اسفند ۱۳۲۳) قوای آمریکا در جزیره یوکیو در ۳۰۰ کیلومتری توکیو پایتخت ژاپن پیاده شدند که نشان می‌داد موازنه جنگی به نفع آمریکا تغییر کرده است.

این مساله موجب شد تا امپراتوری ژاپن به‌دنبال توافق صلح و آتش‌بس باشد. با این‌حال روزولت به بهانه مخالفت شوروی با صلح، از توافق با ژاپنی‌ها سرباز زد. هم‌زمان، پروژه منهتن برای ساخت بمب اتمی به نتیجه رسیده بود؛ روزولت که گویا میلی به استفاده عملی از بمب اتم نداشت و می‌خواست فقط آن‌را به ابزار تهدید تبدیل کند، در آوریل ۱۹۴۵(فروردین ۱۳۲۴) فوت کرد. (بی‌میلی روزولت به استفاده از بمب اتم در کتاب تاریخ روابط بین‌الملل نوشته دکتر «مجید بزرگمهری» به نقل از کتاب جریان‌های بزرگ تاریخ معاصر بیان شده است.)

حمله اتمی به ژاپن و پایان جنگ جهانی

با درگذشت روزولت، «هری ترومن» معاون او به ریاست جمهوری رسید. کمیته تحقیق در مورد استفاده‌ از بمب اتم به استفاده از این بمب رای داد. برخی کارشناسان مدعی کشته‌شدن یک میلیون آمریکایی در صورت تداوم جنگ بودند؛ در حالی که ژاپن پیشتر درخواست صلح کرده بود.

آن‌چیزی که ایالات متحده می‌خواست نه توافق صلح که تسلیم بی‌قید و شرط ژاپن بود تا ظهور دوباره ژاپن در اقیانوس آرام برای دهه‌ها غیرممکن شود.

در سال‌های پس از جنگ جهانی، آمریکایی‌ها با تحریف تاریخ، روایت‌های غیردقیقی را در افکار عمومی به عنوان روایت غالب گسترش دادند؛ از جمله این‌که حمله اتمی به ژاپن به این دلیل رخ داد که ژاپنی‌ها حاضر به پایان جنگ نبودنداز این گذشته، آمریکا می‌خواست با استفاده از بمب اتمی، شوروی را به عقب‌نشینی وادار کند؛ از نظر آمریکایی‌ها شوروی مایل بود پس از شکست آلمان به واسطه حمله به ژاپن، نفوذ خود را در اقیانوس آرام افزایش دهد. در واقع، استفاده از بمب اتم می‌توانست قدرت آمریکا را به رخ شوروی و دیگر کشورها بکشاند.

در نهایت هیروشیما تحت حمله اتمی قرار گرفت. با نخستین حمله ۶۶ هزار نفر کشته شدند.

سه روز بعد در حمله اتمی به ناکازاکی، ۷۵ هزار نفر دیگر هم قربانی شدند. دو روز بعد دولت ژاپن اعلام کرد حاضر است فقط با این شرط که امپراطور همچنان در قدرت بماند به‌طور کامل تسلیم شود. جنگ جهانی دوم به پایان رسید. ایالات متحده با کمترین تعداد کشته، در کنار شوروی که ۱۱ درصد جمعیت خود را در جنگ جهانی از دست داده بود، به عنوان یکی از دو فاتح اصلی جنگ ایستاد.

کنفرانس «برتون وودز»

دلیل وقوع جنگ جهانی دوم بحران ۱۹۲۹ اقتصادی بود؛ به همین بهانه، کشورهای متفق(به سردمداری آمریکا، شوروی و انگلیس) درصدد بودند با شکل‌دهی به نظام اقتصادی جدید، جلوی تکرار بحران اقتصادی و به‌دنبال آن وقوع دوباره جنگ جهانی را بگیرند. به همین دلیل، در اواخر جنگ، با کنفرانس «برتون وودز» که برای ایجاد نظام اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را طراحی کردند.

در این کنفرانس دلار مبتنی بر طلا به عنوان ارز مبادله‌ای تجارت جهانی تعیین شد.

این رویداد یکی از پایه‌های نظمی را بنا نهاد که در سال‌های بعد با سازمان تجارت جهانی ادامه یافت.

نظم جدید جهانی که تلاش می‌کرد آمریکا را در صدر مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان قرار دهد.

این مساله با مقاومت شوروی به عنوان دیگر ابر قدرت جهان مواجه شد؛ تقابل این دو ابر قدرت به ایجاد جنگ سرد منجر شد که بخش مهمی از تاریخ آمریکا محسوب می‌شود.

ادامه دارد ...

حسین مهدی‌تبار - تحلیلگر امور بین‌الملل

منبع: مشرق

کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت بریتانیا سازمان ملل امریکا انگلیس بمب اتمی ایالات متحده جنگ جهانی فرانکلین روزولت سازمان تجارت جهانی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت ورود آمریکا به جنگ نفع انگلیس جنگ جهانی اول جنگ جهانی دوم ایالات متحده جنگ جهانی جنگ جهانی حمله اتمی تحریف تاریخ آمریکایی ها افکار عمومی بمب اتم پرل هاربر پایان جنگ وارد جنگ ژاپنی ها داده شد سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۱۵۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دیدار «شی» با میراث‌دار «دوگل»

به نظر می‌رسد شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین در اولین سفر خود به اروپا پس از پنج سال، قصد استفاده از فرصت‌ها را برای سست کردن پیوند‌های این قاره با ایالات متحده و ایجاد جهانی آزاد از سلطه آمریکا دارد. رهبر چین سه کشور فرانسه، صربستان و مجارستان را برای سفر انتخاب کرده است که هرکدام، کم و بیش، به نظم پساجنگ آمریکا در جهان با بدگمانی می‌نگرند و چین را به‌عنوان وزنه تعادل ضروری می‌بینند و مشتاق تقویت روابط اقتصادی هستند.

به گزارش دنیای اقتصاد؛ «راجر کوهن» و «کریس باکلی» در گزارش ۵مه در نیویورک‌تایمز نوشتند، در زمان تنش با بسیاری از کشور‌های اروپایی -بر سر استقبال «بدون محدودیت» چین از روسیه به‌رغم جنگ در اوکراین - شی که روز یکشنبه وارد فرانسه شد، می‌خواهد نفوذ فزاینده چین را در این قاره نشان دهد و نزدیکی عمل‌گرایانه را دنبال کند.

رئیس‌جمهور چین در اولین سفر خود به اروپا پس‌از پنج سال، قصد استفاده از فرصت‌ها برای سست کردن پیوند‌های این قاره با ایالات متحده و ایجاد جهانی آزاد از سلطه آمریکا را دارد / رویترز

برای اروپا، این دیدار اقدام متعادل‌کننده ظریف بین چین و ایالات متحده را به محک آزمون خواهد گذاشت و بدون شک در واشنگتن به‌عنوان «تلاشی نه چندان ظریف» از سوی شی برای ایجاد تفرقه در متحدان غربی تلقی خواهد شد. رئیس جمهور چین زمان ورود خود را به دومین ایستگاه توقفش – صربستان- همزمان با بیست و پنجمین سالگرد بمباران مرگبار ناتو علیه سفارت چین در بلگراد در جریان جنگ کوزوو تعیین کرده است.

آن حمله اشتباه در ۷مه۱۹۹۹ که کاخ سفید به خاطر آن عذرخواهی کرد، باعث شد سه خبرنگار چینی کشته و اعتراضات خشمگینی را در اطراف سفارت ایالات متحده در پکن برانگیخت. «یانکا اورتل» مدیر برنامه آسیا در شورای روابط خارجی اروپا در برلین گفت:

«برای شی، حضور در بلگراد راهی بسیار اقتصادی است تا دریابد آیا ایالات متحده واقعا درباره قوانین بین‌المللی جدی است یا خیر و از نقش ناتو به‌عنوان یک مشکل برای سایر کشور‌ها سخن بگوید.»

دولت چین به بزرگداشت بمباران بلگراد ادامه داده و از آن به‌عنوان فرصتی برای محکوم کردن آنچه که ریاکاری و قلدری غرب می‌داند، استفاده کرده است. «تو شین کوان»، رئیس یک موسسه بازرگانی در دانشگاه تجارت بین‌الملل و اقتصاد در پکن می‌گوید: «ایالات متحده همیشه خود را رهبر یا هژمون جهان می‌داند؛ بنابراین چین رقیب یا دشمنی است که هژمونی خود را به چالش می‌کشد.

اتحادیه اروپا طرز فکر هژمونیک ندارد.» دکترین رسمی ۲۷عضو اتحادیه اروپا، چین را به‌عنوان «شریکی برای همکاری، رقیب اقتصادی و حریفی سیستمی» تعریف می‌کند. اگر این یک عبارت دهان پر کن -و شاید متناقض– به نظر رسد، به این دلیل است که این قاره بین چگونگی ایجاد تعادل بین فرصت‌های اقتصادی با چین و خطر امنیت ملی، خطر امنیت سایبری و ریسک اقتصادی برای صنایع مختلف دچار مشکل شده است.

در ماه مارس، وزیر امور خارجه چین، وانگ‌یی به خبرنگاران گفت که فرمول اروپا قابل اجرا نیست. او گفت: «مثل این است که به سمت یک گذرگاه رانندگی کنید و همزمان چراغ‌های راهنمایی و رانندگی قرمز، زرد و سبز روشن باشد. چگونه می‌توان رانندگی کرد؟»

اولین و مهم‌ترین توقف شی در فرانسه خواهد بود که رئیس‌جمهور آن، امانوئل مکرون، اغلب به نکته‌ای گلیستی اشاره می‌کند که اروپا «هیچ‌وقت نباید دست‌نشانده ایالات متحده باشد.» رهبر فرانسه اصرار دارد که بقای اتحادیه اروپا به «خودمختاری استراتژیک» و توسعه انعطاف‌پذیری نظامی برای تبدیل شدن به «قدرت اروپا» بستگی دارد.

«فیلیپ لو کور» کارشناس برجسته فرانسوی در زمینه روابط با چین گفت: «مکرون در تلاش است تا راه سومی را در هرج و مرج کنونی جهانی به ارمغان بیاورد.

او در تلاش است تا خط باریکی را بین دو ابرقدرت اصلی طی کند.» درست بیش از یک سال پیش، مکرون در سفری به چین که با اعلامیه چین و فرانسه مبنی بر «مشارکت استراتژیک جهانی» به پایان رسید، بسیار خوشوقت شد. رهبر فرانسه واژگان چینی جهان «چند قطبی» رها از «بلوک» و «ذهنیت جنگ سرد» را تکرار کرد.

اکنون، در انتظار سفر شی، چین از فرانسه به‌عنوان یک قدرت بزرگ تمجید کرده و به قول «لو شای»، سفیر چین در فرانسه در People۳۹;s Daily، ابراز امیدواری کرده است که روابط آن‌ها «همیشه در خط مقدم روابط چین با کشور‌های غربی باشد.»

دیگر خبرها

  • دیدار «شی» با میراث‌دار «دوگل»
  • صلیب سرخ: شرایط انسانی در افغانستان وخیم و نیازمند رویکرد جدیدی است
  • رویکرد دوگانه رسانه‌های بیگانه
  • سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
  • اینجا آمریکاست و آنهایی که در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند
  • نشریه تایم: حمله بایدن به ژاپن و هند/ آن‌ها بیگانه هراس هستند!
  • مظلومیت حقوق بشر نزد افکار عمومی جهان مشخص شد
  • دانشجویان در آمریکا و اروپا بیداری افکار عمومی را رقم زدند
  • آمریکا: خسارت حمله به رفح فراتر از حد انتظار است/ سازمان جهانی بهداشت: حمام خون به راه می‌افتد
  • حمله بایدن به ژاپن و هند/ آن‌ها بیگانه هراس هستند!